میر احمد رضا مشرف، تحلیلگر مسائل بین الملل/
«باب وودوارد» در کتاب «وحشت؛ ترامپ در کاخ سفید» به این نکته اشاره میکند که رئیس جمهور آمریکا هر از چند گاهی ایدهها و پیشنهادهایی را مطرح میکرد و از مقامات کاخ سفید میخواست تا بلافاصله آنها را پیگیری و اجرا کنند.
در ابتدا برخورد با این خواستههای اغلب کارشناسی نشده و گاهی اوقات نامعقول، به معضلی برای مقامات و کارمندان کاخ سفید تبدیل شده بود، اما آنها خیلی زود به راه حل جالبی دســت یافتند. مقامات با همکاری کارمندان کاخ سفید موضوع مورد نظر و اسناد مرتبط با آن را از دید و دسترس ترامپ خارج میکردند و رئیس جمهور هم در مدت کوتاهی کل مسئله را برای همیشه یا حداقل برای مدتی طولانی فراموش میکرد.
احتمالاً در مورد آخرین ایده ترامپ یعنی خرید جزیره گرینلند این تلاشها مؤثر واقع نشده است و کاخ سفید بازهم باید با دردسر جدیدی روبهرو شود . موضوع خرید جزیره گرینلند از سوی آمریکا بحث تازهای نیست و پیش از این در سال 1946و در زمان ترومن پیشنهاد خرید آن به ازای 100 میلیون دلار به دانمارک ارائه شــده بود.
دلایل محکمی نیز برای این علاقهمندی ایالات متحده وجود دارد : موقعیت راهبردی ویژه که به اســتقرار پایگاه آمریکا در گرینلند منجر شده است، جاذبه گردشگری فوقالعاده و درآمدزایی آن و سرانجام وجود منابع طبیعی سرشار و دست نخوردهای که با ذوب شدن یخها بیش از گذشته در دسترس قرار گرفتهاند.
این دلایل نشان میدهد که پیشنهاد ترامپ چندان هم عجیب و غریب و یا بنا بر ادعای برخی مضحک نبوده اســت. با این حال نمیتوان از این نکته چشمپوشــی کرد که تصمیم و پیشــنهاد اخیر ترامپ باز هم برای ایالات متحده جنجال برانگیز و درد ســر ساز شده است.
در وهله اول، به باور بســیاری از سیاستمداران آمریکا، زمان ارائه این پیشــنهاد به هیچ وجه مناسب نبوده است. اکنون ایالات متحده در نتیجه سیاســتهای ترامپ با چالشهای بزرگی در عرصه داخلی و خارجی روبهرو شده که یکی از بزرگترین و دشوارترین آنها بحث موقعیت رنگین پوستان و تفوق نژاد سفید در داخل آمریکاست.
این معضل به حدی رسیده که وحدت ملی ایالات متحده را با خطر مواجه کرده است. در چنین شرایطی چگونه میتوان بحث الحاق سرزمینی دیگر را به میان آورد. اما صرف نظر از بحث مطرح شده، واکنش ترامپ به رد خواستهاش از سوی دانمارک و گرینلند دردسر بزرگتری بود که وزارت خارجه و کاخ سفید را ناچار به مواجهه با آن کرد.
دانمارک یکی از نزدیکترین متحدان ایالات متحده محسوب میشود و در جنگهای عراق و افغانستان و در ائتلاف علیه داعش بیشترین همکاری را با واشنگتن داشته و به تمامی این مناطق نیرو اعزام کرده است.
اعلام لغو ســفر به دانمارک از سوی ترامپ میتواند افکار عمومی مردم دانمارک را تحت تأثیر قرار داده و بر روابط راهبردی دو کشور تأثیرات منفی بر جای گذارد.
علاوه بر این تمسک به این شیوه اعتراضی از سوی ترامپ هم مجادله برانگیز است؛ چرا که میتوان آن را نوعی از اجبار و اعمال فشار برای الحاق یک سرزمین دانست. در عین حال اقدام ترامپ برای تحت فشار قرار دادن دانمارک، معاهده 1975 هلسینکی میان آمریــکا و اروپاییها را که در آن همه متعهد به احترام به تمامیت ارضی یکدیگر و ممانعت از هر گونه تقاضا یا عمل برای گرفتن سرزمین دیگری شده بودند، زیر سؤال میبرد؛ معاهدهای که برخی آن را بنیان ثبات کنونی اروپا تلقی میکنند.
در چنین موقعیتی تلاش پمپئو برای تلطیف شرایط و دلجویی از دانمارک نشان میدهد که مقامات کاخ سفید چه درد سر بزرگی با تصمیمات و رفتارهای خارج از عرف ترامپ دارند و بخش زیادی از زمان و انرژی خود را باید بدینگونه صرف کنند.
نظر شما